روانشناسی تحلیلی


روانشناسی تحلیلی رویکردی در روانشناسی است که یونگ مبدع آن بود. در واقع به دلیل اینکه یونگ نظریه خود را از روانکاوی فروید متمایز کند از این اصطلاح استفاده کرد. این دو رویکرد شباهت های زیادی با یکدیگر دارند. اگر چه مفاهیم مطرح شده در این نظریه متفاوت هستند. این رویکرد بسیار پرطرفدار بوده و در موارد زیادی اثربخش است. شاید متخصصین امروزه کمتر به طور دقیق از مفاهیم مرتبط با روانشناسی یونگ کمک بگیرند. اما به طور مستقیم در روش های درمانی خود از آنها بهره می‌گیرند. برای اینکه فردی فرایند درمان خود را با این رویکرد آغاز کند؛ باید در ابتدا در مورد آن اطلاعاتی کسب کرده و با درمانگر خود نیز در این مورد صحبت نمایند.

روانشناسی تحلیلی

رشته روانشناسی زیرشاخه های زیادی داشته و فارغ از علم آن به صورت تئوری به شکل های مختلفی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. روانشناسی تحلیلی شکل تغییر یافته روانکاوی به صورت جزئی است. در واقع به دلیل اینکه یونگ فروید در ابتدا با یکدیگر کار می‌کردند اما بعد از مدتی خط فکری خود را از یکدیگر جدا نمودند؛ طبیعی است که حال نظریه های آنان به یکدیگر شباهت های زیادی داشته باشد. به هر حال یونگ در روانشناسی تحلیلی اهمیت زیادی به ارزش درمانی کلام و ناهشیار داده و همچنین معتقد است که حتی تجربیات نیاکان ما در طرز تفکر و رفتار ما تاثیر دارند. در واقع این موضوع پایه نظریه کهن الگوهاست. در ادامه بیشتر به بررسی این رویکرد می‌پردازیم.

خودآگاه و ناخودآگاه در روانشناسی تحلیلی

از مفاهیم مهم در روانشناسی تحلیلی می‌توان به خودآگاه و ناخوداگاه اشاره کرد.همانطور که پیش تر هم به آن اشاره شد؛ ناخودآگاه یا ناهشیار از پایه های این رویکرد محسوب می‌شود. ناخودآگاه در واقع آن بخش از ذهن ماست که هیچ دسترسی و یا حتی اراده ای بر روی آن نداریم. اما تمام خاطرات و اتفاقات زندگی ما بدون تغییر در این بخش مانده و گاهی به شکل های مختلفی خود را بروز می‌دهند. در روانشناسی تحلیلی و روانکاوی نیز با روش های مختلفی بر این بخش تمرکز کرده و حتی آن را تغییر می‌دهند. در این بخش به توضیح مفاهیم مرتبط با این موضوع می‌پردازیم.

خودآگاه شخصی: شامل احساسات آگاهانه بدون واسطه ای است که عوامل بیرونی و درونی بر آن اثر گذاشته و حتی می‌توان به آن دسترسی داشت.

خودآگاه جمعی: جهان بینی و روح زمانه همان خودآگاه جمعی است. در واقع این مفهوم به این معناست که همواره اتفاقات بیرونی است که باورها و اعتقادات ما را تعیین می‌کنند.

ناخودآگاه شخصی: احساسات و تجربیات سرکوب شده و فراموش شده ما ناخودآگاه شخصی را شکل می‌دهند.

ناخودآگاه جمعی: غرایز و باورهای موروثی که از نیاکان ما به ارث رسیده اند؛ ناخودآگاه جمعی ما را تشکیل می‌دهند.

تشخیص منش ها سنخ ها در روانشناسی تحلیلی

اگر به زبان ساده بخواهیم منش و سنخ را از نظر روانشناسی تحلیلی و یونگ تعریف کنیم؛ باید بگوییم که منظور همان تیپ های شخصیتی است. مفاهمیم برونگرایی و درونگرایی در ابتدا توسط یونگ مطرح شد. یونگ این دو منش روانی روا با چهار کنش ترکیب کرده و در نهایت هشت سنخ روانی را مطرح کرد.

مفاهیم روانشناسی تحلیلی از نظر یونگ

در روانشناسی تحلیلی ، چند مفهوم نقش اساسی ایفا می‌کنند. در واقع برای شناخت این مکتب در ابتدا باید با این موضوعات آشنا شوید. در این بخش به توضیح آنها می‌پردازیم.

ناخودآگاه

ناخودآگاه انسان از بخش های مهم و اصلی روان اوست که یونگ آن را به دو بخش فردی و جمعی تقسیم می‌کند. ناخودآگاه تاثیر زیادی در سلامت روان و رفتار ما دارد. از این رو روانشناسانی که از رویکرد تحلیلی در درمان خود استفاده می‌کنند؛ تلاش می‌کنند تا به این بخش دست یابند.

اختلالات روانی

در روانشناسی تحلیلی از اختلالات روانی به عنوان روان رنجوری یاد می‌شود. در این حالت فرد قادر به قرار دادن ناخودآگاه فردی و جمعی کنارهم به طور همزمان نبوده و به همین دلیل دچار مشکلات مختلفی مانند افسردگی و اضطراب می‌گردد.

پرسونا

پرسونا همان شخصیت افراد است که به شکل های مختلفی به دیگران نشان داده می‌شود. ویژگی های شخصیتی افراد همان پرسونا هستند که نسبتا پایدار بوده و رفتارهای ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

آنیما و آنیموس

آنیما و آنیموس بخش های مردانه و زنانه شخصیت ما هستند. آنیما بخشی از ناخودآگاه مردان و آنیموس برای زنان است. البته هم مردان و هم زنان هر دوی این روان انگارها را دارند اما در آنان به اندازه متفاوتی بروز می‌کند.

کهن الگوها

بیشتر هم به این موضوع اشاره کردیم که کهن الگوها همان ویژگی های روانی هستند که از نیاکان به ما ارث رسیده اند. این ویژگی ها بین افراد مشترک هستند و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌گردند.

روان درمانی تحلیلی

علاوه بر روانشناسی تحلیلی ، این مکتب به صورت روان درمانی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این حالت از دو مفهوم دیگر استفاده می‌کنیم. سایه آن بخش از شخصیت و ذهن ماست که آن را انکار کرده و یا سعی در پنهان کردن آن داریم. پس در این روش بر این بخش تمرکز شده و به وافراد آموزش می‌دهند که خود را به شکل درستی ابراز نمایند.

اما صورت و روان انگاره دقیقا برعکس سایه هستند. چرا که خودآگاه ما را شکل داده و به وسیله آن می‌توانیم با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنیم. صورتک به وسیله مفاهیمی مثل شغل، طبقه اجتماعی و… ساخته می‌شوند.

مزایای استفاده از روانشناسی تحلیلی

در بیشتر موارد در جلساتی که در آنها از روانشناسی تحلیلی استفاده می‌شود؛ یک فضای صمیمی و امن فراهم شده تا افراد احساسات خود را به درستی ابراز کنند. همچنین بر بخش هایی از شخصیت و ذهن کار می‌شود که شاید برای همه قابل دسترس نباشد. رسیدن به پذیرش و انعاطف پذیری از مزایای استفاده از این روش است که به افراد کمک می‌کند تا علاوه بر درمان به طور کلی کیفیت زندگی خود را بالا ببرند.

تفاوت روانشناسی تحلیلی با مشاوره

در یک مشاوره ساده افراد تنها مشکلات خود را مطرح کرده و به وسیله روش های درمانی ساده تری درمان می‌شوند. اما روانشناسی تحلیلی احتمالا نیاز به مدت زمان بیشتری داشته و بر مسائلی تمرکز می‌شود که خود فرد از آنها مطلع نبوده و یا دسترسی ندارد. از این رو روان درمانی تحلیلی روش عمقی تر و گاها موثرتری در مورد مشکلات روانی است.

جلسات درمان در روان شناسی تحلیلی

در ابتدای جلسات درمانی با رویکرد روانشناسی تحلیلی بر ریشه مشکلات افراد و همچنین ناخودآگاه آنها تمرکز شده و در مراحل بعدی درمانگر از روش های کاربردی استفاده می‌کند تا به ناخودآگاه دسترسی پیدا کند. مانند هیپنوتیزم و یا تفسیر رویاها. جلسات از یک بار در هفته آغاز شده و گاها حتی تا سه بار در هفته نیز می‌رسد.

رویکرد روانشناسی تحلیلی مناسب چه افرادی است؟

استفاده از روانشناسی تحلیلی در جلسات درمان شاید برای همه افراد مناسب نباشد. این روش بیشتر برای افرادی مناسب است که احساس رنج درونی می‌کنند؛ اما دلیل آن را نمی‌دانند. حتی درمان بسیاری از مشکلات جسمانی نیز همین روش است. در بیشتر موارد این درمان برای فوبیاها، اختلالات اضطرابی، اختلالات خوردن و افسردگی مورد استفاده قرار می‌گیرد. از طرفی در برخی موارد افراد باید از این روش در کنار دارودرمانی استفاده نمایند.

سخن پایانی

روانشناسی تحلیلی به متخصصین و یا حتی خود افراد کمک می‌کند به تا شناخت بهتر و عمیق تری در مورد مسائل خود برسند. استفاده از این روش آسان نبوده و همچنین افراد نباید به صورت خودسرانه با این مفاهمیم شروع به درمان خود نمایند. بهتر است در این مورد با متخصص مشورت کرده و اطلاعات لازم را کسب نمایند.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *