اسم پسر


اسم پسر و انتخاب نام زیبا برای فرزند یک مقوله چالش بر انگیز برای خانواده ها است. اگر از جنبه روانشناسی به انتخاب اسم پسر نگاه کنیم، به این نظر خواهیم رسید که هر نامی زیبایی خاص خودش را دارد. اما باید انتخاب اسم به گونه ای باشد که فرد در بزرگسالی شرم سار نشود. نام های زیبایی وجود دارد. که می‌توانید برای پسر خود انتخاب کنید. در این مقاله اسم پسر ایرانی، امامی و خارجی زیادی همراه با معنی نام برده ایم که کار والدین عزیز را راحت تر خواهد کرد. برای اطلاعات بیشتر تا انتهای مقاله همراه ما باشید.

اسم پسر

اسم فرزند یکی از دشواری های والدین است. زمانی که جنسیت فرزند خانواده ای مشخص می‌شود اعضای خانواده برای جستجوی نام فرزند اقدام می‌کنند. بنابراین یکی از چالش برانگیزترین مسائل در دوران بارداری انتخاب نام فرزند است. برای هدیه خداوند نامی را انتخاب کنید که در آینده با مشکل روبرو نشود. نامی جدید، مناسب و البته با تلفظ خوب برای فرزندان بهترین گزینه است. بسیاری از افراد به نام خود علاقه ای ندارند. برای پیشگیری از این اتفاق سعی کنید بهترین نام ها را برای فرزندان خود انتخاب کنید.

اسم پسر را در این مقاله به دسته های ایرانی، امامی و خارجی تقسیم بندی کرده‌ایم. برخی از خانواده ها برای حفظ اصالت خود نام های ایرانی را برای فرزندشان در نظر می‌گیرند. اما عده ای نیز اسم پسر امامی و خارجی را در اولویت قرار می‌دهند. در این مقاله برای آسودگی خاطر شما نام های مختلفی را اشاره کرده‌ایم که انتخاب بهتری داشته باشید.

اسم پسر ایرانی به ترتیب حروف الفبا

اسم های ایرانی قدمت طولانی دارند. بیشتر این اسامی قدیمی نمی‌شوند. و عموم مردم از آن برای انتخاب اسم فرزند استفاده می‌کنند. در این قسمت از مقاله اسم پسر ایرانی را همراه با معنی به کار برده ایم.

اسم پسر ایرانی با (الف)

آبادان: خرم و با صفا

آبتین: پدر فریدون پادشاه پیشدادی

آبدوس: نام یکی از درباران اردوان سوم اشکانی

آبستا: اوستا

آتروپات: آذر آبادگان

آترین: نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگ

آتش: فروغ و روشنایی

آخشیج: نماد و عنصر

آدر: آذر، آتش

آدرباد: نام موبد موبدان در دوران شاپور

آذر برزین: نام آتشکده

آذر افروز: نام پسر مهرنوش پسر اسفندیار

آذرباد: نام یکی از موبدان دوره شاپور دوم

آذربد: نام پسر هومت که نوشتن نامه دینکرد را انجام  داد

آذربود: نام یکی از موبدان در زمان یزدگرد

آذرپژوه: پسر آذر آیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانش

آذر پناه: نام یکی از ساتراپ آذر آبادگان

آذرخش: برق، صاعقه

آذرفر: در اوستا به دارنده فرآذر

آذر کیوان: از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظ

آذر‌مهر: نام موبدی در زمان کواد

آذر نوش: در اوستا به دوست دار فرهنگ

آذین: زیور

آراستی: نام عموی اشو زرتشت و پدر میدیو ماه

آرتمیس: نام فرمانده نیروی دریایی خشایار شاه

آرتین: نام هفتمین پادشاه ماد

آرش: پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانی

آرمان: آرزو و خواسته

آرمین: آرامش و آسودگی

آریا: اصیل و آزاد

آریامن: نام فرمانده ناوگان خشایار شاه

آریامنش: نام پسر داریوش

آریامهر: دارنده مهر ایران

آرتاباز: نام سپهدار و فرمانده‌ی گردونه های کوروش

آریوبرزن: دلاور و پهلوان

آزاد: نام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شده

آزاد منش: جوانمرد، دارنده خوی آزادگی

آزادمهر: دوست دار آزادی، مهر و محبت

آژمان: بدون زمان

آسا: نام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شده

آستیاک: نام چهارمین و آخرین پادشاه ماد

آونگ: آویخته، نگهدارنده

آیریک: نام نیای یازدهم اشو زرتشت

ابده: بی آغاز

ابیش: بی رنج

اپرنگ: نام پسر سام

اپروند: دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند

اپرویژ: پیروزمند و شکست ناپذیر

اپیوه: نام پسر کی قباد نخستین پادشاه کیانی

اترس: دلیر، بی ترس

ارتان: راستگو، نام پسر ویشتاسب

ارج: ارزنده، نام یکی از نیاکان اشوزرتشت

ارجاسب: نام اوستایی به معنی دارای اسبان پرارزش

ارجمند: با ارزش

ارد: نام سیزدهمین پادشاه اشکانی

اردشیر: نام پادشاه هخامنشی و ساسانی

اردلان: از واژه ارد ایرانی است

اردوان: در اوستا ، پشتیبان راستی و درستی است

ارژنگ: نام سالار مازندران

ارشا: راست و درست

ارشاسب: دارنده اسبهای نر

اَرشام: پسر عموی داریوش بزرگ

اَرشان: نام نیای داریوش بزرگ

ارشک: نام نخستین پادشاه اشکانی

اَرشن: نام برادر کاووس

اروتدنر: نام پسر میانی اشوزرتشت، فرمان گذار

اروَند :شریف و نجیب، نام پدر لهراسب

ازیرن: گاه پسین

اسپاد: دارنده سپاه نیرومند

اسپنتمان: نام خانوادگی و یکی از نیاکان اشوزرتشت

اسپهبد: نام پدر بزرگ خسرو انوشیروان

اسفندیار: نام پسر کی گشتاسب کیانی و برادر پشوتن

اشا: راستی ، درستی ، راه خوشبختی

اشاداد: داده پاکی و پارسایی

اشتاد: راستی

اشکان: نام سومین نیای پاکر

اشهن: گاه سپیده دم، آغاز روشنایی

اَشوداد :نام برادر هوشنگ پیشدادی

اشوفروهر: پاکروان

اشومنش: پاک منش

افروغ: روشنایی و فروغ، از مفسران اوستا در زمان ساسانیان

افشین: نام سردار ایرانی

اقاقیا: درختی با گل های سپید

اَگومان: بی گمان

البرز: کوه بلند، نام پهلوانی است

الوند: تیزپا و توانا

امید: نام پدر آذرپات، از نویسندگان نامه دین کرد

امیدوار: نام پسر خواستان دیلمی از سرداران مازیار

اندریمان: کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش است

اَنوش: بی مرگ. جاویدان

انوشیروان: پاکروان، پادشاه ساسانی

اهنود: رهبری و فرمانداری، نخستین بخش از سروده گات ها

اهورا: هستی بخش، خداوند

اوتانا: نام یکی از یاران داریوش

اَوخشیا: بخشاینده

اَورداد: از سرداران کورش بزرگ

اَوَرکام :نام پسر داریوش هخامنشی

اورمزدیار: خدایار، یاور اهورا

اورنگ: تخت پادشاهی، نام فرستاده پادشاه کشمیر به یمن

اوژن: زننده و شکست دهنده دشمن

اوس: در اوستا به چم دارنده چشمه ها

اوستا: دانش، کتاب دینی

اوستانه: نام سردار سغد در زمان هخامنشی

اوشه: بامداد و سپیده در اوشهین گاه

اوشیدر: پروراننده قانون مقدس

ایدون: این چنین، اینگونه

ایرانشاه: نام یکی از بزرگان ایران

ایرانمهر: روشنایی ایران

ایرج: یاری دهنده آریایی ها

ایزد: ستایش و ستودن

ایزدیار: یاور ستودنی

اسم پسرایرانی با (ب)

بابک: نام پسر ساسان در زمان اشکانیان

باتیس: نام دژبان غزه در زمان داریوش سوم

بادرام: کشاورز

باربد: نام نوازنده و رامشگر نامی زمان خسرو پرویز

بامداد: نام پدر مزدک

بامشاد: نامی در روزگار ساسانیان

بامگاه: هنگام بامداد

بایگان: نگهدارنده

بخت آفرین: نام پدر هیربد شهریار

بختیار: نامی یکی از فرزندان رستم در روزگار خسرو پرویز

بخشا: نام برخی افراد در زمان هخامنشیان

بدخشان: لعل

بدره: بهره، نام یکی از سرداران خشایار شاه

برازمان: بلند اندیشه

بردیا: نام پسر کوچک کوروش

برزو: نام پسر سهراب، بلند بالا

برزویه: نام رئیس پزشکان شاهی در دوران خسرو

برسام: نام یکی از سرداران یزدگرد ساسانی

برسم: شاخه های گیاهی

برشنوم: تمیز و پاکیزه

برمک: نام وزیر شیروی ساسانی

بزرگمهر: نام مهین دستور انوشیروان دادگر

بگاش: نام سردار در زمان هخامنشی

بلاش: نام نوزدهمین پادشاه ساسانی

بندار: بنیاد، دارنده اصل

بنشاد: شاد بنیاد

بهاوند: در اوستا به معنی دارنده نیکی است

بهراد: نیکی بخش

بهرام: پیروزی و فتح

بهرامشاه: نام یکی از دانشمندان زرتشتی

بهروز: روزگار خوش و نیک

بهزاد: نام یکی از پهلوانان ایرانی

بهمن: نام پسر اسفدیار، نیک منش

بهنام: نام نیک

بوبار: دارنده زمین

بوجه: رهایی یافته

بوخشا: رستگار

بیژن: نام پسر گیو

اسم پسر ایرانی با (پ)

پارسا: پرهیزکار

پاساک: برادرزاده  داریوش بزرگ

پاکدین: دین پاک، دین درست

پاکروان: نیک نفس

پاکزاد: نجیب و پاک نژد

پاک مهر: بی ریا و خالص

پالیز: کشتزار

پنه مانی: دادگستر

پدرام: درود، شادباش

پرچم: درفش

پرنگ: نام پسر سام

پرهام: نامی پارسی باستانی که معرب آن ابراهیم است

پرویز: شکست ناپذیر

پریبرز: بلند بالا

پژدو: از چکامه سرایان نامی زرتشتی

پژمان: غمگین و پژمرده

پشوتن: فداکار

پوریا: نام پهلوان ایرانی

پولاد: نام پس آزاد مهر پسر رستم

پویا: جوینده

پیروز: پادشاه ساسانی

پیروزگر: کامیاب

پیشداد: نخستین قانون گذار

پیمان: مهر و عهد

اسم پسر ایرانی با (ت، ث)

تاژ: برادر هوشنگ پیشدادی

تخشا: کوشنده

تسو: واحد زمان

تکاپو: جستجو

تنسر: نام موبد موبدان روزگار اردشیر بابکان

تهماسب: از بزرگان ملک دارا پادشاه ایران

تهتمن: بزرگ پیکر

تهمورس: دلیر و پهلوان

توانا: نیرومند

تور: نام پسرشاه فریدون

تورج: پهلوان

توس: نام پسر نوذر یکی از پلوانان ایرانی

تیرداد: بخشنده تیر

تیس: نام یک نوع درخت

تیگران: نام یکی از سردارهای خشایار شاه

اسم پسر ایرانی با (ج)

جان پرور: نشاط انگیز

جانان: دلیر و زیبا

جاوید: نام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسان

جمشید: از پادشاهان پیشدادی

جهانگیر: نام پسر رستم زال پلوان ایرانی

اسم پسر ایرانی با (چ، ح)

چالش: با ناز و غرور

چالیک: از بازی کودکان

چلیپا: گردونه مهر

چوگان: ابزار بازی قدیمی

چینود: چگونه زیستن

اسم پسر ایرانی با (خ)

خدابخش: عطای الهی

خداداد: چیزی که خدا بخشیده است

خدایار: نام یکی از خانان خوقند است

خدیو: سرور، بلند جایگاه

خردمند: نام یکی از پیروان دستور آذر کیوان

خرم: شادمان و خوش

خسرو: نیک آواز، نام یکی پادشاهان ساسانی

خشاشه: سردار ایرانی در دوره پادشاه شاه گشتاسب

خشایار: شاه دلیر

خشنود: خوشحال و شاد

خورسند: راضی

خوش منش: نیک نهاد

خوشنام: نام نیک و درستکار

اسم پسر ایرانی (د، ذ)

داته: قانون، دادگری

دادار: عادل، دادگر

دادبان: نگهبان قانون

دادبه: قانون خوب

دادپویه: شاگردان موبد کیخسرو پور آذر کیوان

دادجو: جوینده داد و عدل

دادخواه: خواستار داد و عدل

دادرس: دادرسنده

دادفر: عدالت آورنده

دادمهر: عدالت دوست

دادور: عادل  دادگر

دارا: نام نهمین پادشاه کیانی، دارنده

داراب: هشتمین پادشاه کیانی، نام پسر بهمن

داریوش: نام سومین شاهنامه هخامنشی

داژو: داغ و سوخته

دانا: هوشیار و آگاه

داور: قاضی و حاکم

دریز: نام داماد داریوش بزرگ

دسم: فرمانده ده تن سرباز

دلاور: قهرمان و دلیر

دماوند: نام سردار در دوران ساسانیان

دهناد: نظم، انتظام

دینشاه: یاور و سرور دین

دینیار: یاری کننده دین

دیهیم: کلاه پادشاه

اسم پسر ایرانی با (ر، ز)

زادان: اسم پدر شهریار از زرتشتیان کازرون

زال: نام پدر رستم

زامیاد: نگهبان زمین

زروان: نام خوانسالار انوشیروان ساسانی

زریر: دارنده جوشن زرین

زم: نام یکی از پسران غباد ساسانی

زنگه: از پهلوانان ایرانی دوره کاووس شاه کیانی

زهیر: نام سردار شاه کیخسرو کیانی

زواره: نام پسر زال و برادر رستم، پهلوان ایرانی

زوپیر: یکی از همدستان داریوش بزرگ در جنگ بابل

زیار: نام پدر مردآویچ

زیگ: راه ستاره شناسی

اسم پسر ایرانی با (ژ)

ژاماسب: نام شوهر پورچیستا جوانترین دختر اشو زرتشت

ژوپین: نام پسر کیکاووس

ژیان: خشم آلود، تندخو

اسم پسر ایرانی با (س، ش)

ساسان: نام پدر بزرگ اردشیر بابکان

سالار: پسر نریمان، پدر زال

سام: بهدینی از خاندان گرشاسب

سامان: نام بزرگ زاده بلخ

سپرنگ: نام پسر سام

سپنتا: ورجاند، مقدس

سپند: اسفند، مقدس

سپهر: آسمان پاک

سپهرداد: آفریده آسمان

سپیدار: درخت راست و بلند

ستایش: ستودن

سترگ: نیرومند، قوی هیکل

سر افراز: با افتخار، سر بلند

سرایش: سرودن

سرخاب: نام پنجمین پادشاه باوندی

سروش: فرمانبردار، گوش دادن به صدای وجدان

سزاوار: شایسته

سلم: نام یکی از سه پسر شاه فریدون پیشدادی

سهراب: نام پسر زال

سورن: توانا، دلیر و پهلوان

سوشیانت: برگزیده دین

سیامک: نام پسر کیومرس در شاهنامه

سیاوخش: سیاوش، پسر کیکاووس

سیاوش: نام پسر کیکاووس

سیروس: ابری به شکل رشته های ظریف سفید، نامی کهن برای مردان ایرانی

سینا: نخستین پیروان اشو زرتشت

اسم پسر ایرانی با ( ص, ض، ط، ظ، ع ، غ)

…..

اسم پسر با (ف، ق)

فاتک: نام پدر مانی نقاش دوران ساسانی

فراز: بلندی و بالا

فرازمان: افکار بالا

فرازمند: بلند مرتبه

فرامرز: نام پسر رستم زال

فربد: دارای شکوه و جلال

فربود: درست و راست

فرخ: شوکت و بزرگی

فرداد: زاده با شکوه

فردین: پیشرو با دین

فرزاد: شکوه زاده شده

فرزام: شایسته، سزاوار

فرزین: وزیر شاه در شطرنج

فرشاد: شادمان

فرشوشتر: نام یکی از وزیران کی گشتاسب

فرشید: نورانی

فرمنش: ذات با شکوه

فرنام: نام یکی از سرداران شاپور

فرنوش: نام اصیل ایرانی، یکی از شاهزاده های سلسله ماد

فرهاد: نام پهلوانی در شاهنامه، پیشرو قانون

فرهمند: با وقار، دانا

فرهومند: بزرگ و با شکوه

فرود: نام پسر سیاوش

فرورتیش: نام دومین پادشاه ماد

فروهر: نیروی اهورایی درون انسان

فریان: خاندانی از دوستان اشو زرتشت

فریبرز: نام پسر کیکاووس

فریدون: نجات دهنده قوم آریا

فوکا: نوعی درخت بید

فوگان: نوشیدنی از دانه جو

فولاد: پولاد، آلیاژی سخت با ماده آهن

فیروز: نام هجدهمین پادشاه ساسانی

اسم پسر با (ک، گ)

گالوس: سومین سلسله پادشاه کاپادوکیه

گرشاسب: آخرین پادشاه پیشدادیان، نام زو پسر طهماسب

گرگین: نام پهلوان ایرانی

گژدهم: از جنگجویان و سرداران کیانی

گشواد: نام پهلوانی در شاهنامه

گوارا: بامزه و خوش آیند

گودرز: نام پهلوان ایرانی لشکر کیکاووس، نام پسر گیو

گیل: پهلوان، گرد

گیو: نام پهلوان ایرانی

اسم پسر ایرانی با (ل، م)

لهراسب: پدر گشتاسب، دارنده اسب تیزو

مازار: نام سردار مادی کوروش

مازنه: در اوستایی به معنی مازندران

مازیار: نام پسر غارن

ماکان: نام پسر یکی از فرمانروایان ایرانی به نام کاکی

ماندگار: ماندنی و پایدار

مانوش: پدر بزرگ لهراسب، نام پسر کی پشین

مانی: نام پیکر نگار نامی دوران شاپور

ماهان: نام پسر اردشیر پسر غباد، نام پسر کیخسرو

ماهوار: گوشه های موسیقی

ماونداد: نامی اوستایی در دوران ساسانیان

مزدا: پروردگار، دانای بزرگ

مزدک: نام پسر بامداد در دوران ساسانی

مشیا: نام اولین مرد به اوستایی

منوچهر: نام ششمین پادشاه پیشدادی

منوشفر: نام پدر منوچهر شاه پیشدادی

مهراب: نام پادشاه کابل و پدر رودابه

مهران: یکی از هفت خاندان نامی در زمان ساسانی

مهربان: مهر، نگهبان روشنایی

مهربرزین: نام پسر فرهاد در زمان بهرام پنجم

مهرجو: خواهان محبت از سوی دیگران

مهرداد: نام چوپان که کوروش پرورش داد

مهرزاد: زاده مهر

مهرگان: جشن ملی ایرانی

مهرمس: بزرگ مهر

مهرنوش: نام یکی از پسران اسفندیار

مهریار: مهربانی و محبت

مهرین: مهر

مهیار: مهدی یار، نام پهلوان ایرانی

اسم پسر ایرانی با (ن)

نارون: نام درختی تنومند

ناشا: دادگر

نامجو: جوینده نام

نامدار: دارنده نام

نامور: معروف و مشهور

ناورز: سرباز دریایی

نریمان: پهلوان و دلیر

نستور: برادر شاه گشتاسب

نکیسا: نام نوازنده نامی در زمان خسرو پرویز

نوتریکا: نام سومین برادر اشو زرتشت

نوذر: یکی از برادران منوچهر

نوشیروان: انوشیروان

نوید: مژده شادمانی

نیک پی: خوش قدم

نیکدل: خوش قلب و مهربان

نیکروز: خوشبخت و سعادتمند

نیکزاد: پاک گوهر

نیکنام: خوشنام، نیکونام

نیکو: زیبا و خوب

نیما: نام شاعر ایرانی

نیو: دلیر و پهلوان

نیوتیش: نام برادر کوچک اشو زرتشت

اسم پسر ایرانی با (و)

واته: در اوستایی به معنی ایزد آب

وخش: رویش یا روشنایی

وخشور: پیام آور

ورجاوند: نورانی و مقدس

ورزم: شعله آتش

ورساز: زیبا و آراسته

ورهرام: نماد پیروزی

وسپار: بخشنده

وسنه: در اوستایی به معنی کوهی

وهامان: نام پدر سلمان فارسی

وهمنش: نیک منش

وهومن: ریشه اصلی بهمن امروزی

ویسپرد: بخش هایی از اوستا

ویشتاسب: نخستین پادشاه همزمان با اشو زرتشت

اسم پسر ایرانی با (ه)

هامان: یکی از درباریان خشایار شاه

هامرز: نام سپهسالار خسرو پرویز ساسانی

هامون: نام اصیل ایران

هامین: در اوستایی به معنی تابستان

هاون: گاه بامدادی

هاونی: ایزد نگهبان بامداد

هخامنش: نام سردودمان هخامنشیان

هردار: هشتمین نیای اشو زرتشت

هرمز: نام سومین پادشاه ساسانی

هرمزدیار: یار خداوند

هزوارش: تفسیر

هژبر: نامجو و دلیل

هژیر: پسندیده

همتا: شریک و مانند

همگون: همانند و همرنگ

هنگام: گاه، زمان

هوبر: دربردارنده نیکی

هوتخش: پیشه رو

هوتن: فرماندار ساحلی در دوران داریوش

هوداد: نیک آفرید

هودین: نام سومین نیای آدرباد مهر اسپنتمان

هور: خورشید

هورا: مقدس

هوشنگ: دمین پادشاه پیشدادی

هوشیدر: نام نخستین موعد زرتشتیان

هوم: گیاه مقدس

هومان: خوش نام، پاک

هومت: اندیشه نیک

هومن: خوب منش

هیمه: نام داماد داریوش

اسم پسر ایرانی (ی)

یزدان داد: موبدی در سده نهم که در کرمان می‌زیسته

یزدانشاه: نام پسر انوشیروان دادگر

یزدگرد: نام پادشاه ساسانی

یسنا: بخش هایی از اوستا

اسم پسر امامی به ترتیب حروف الفبا

اگر به اسامی امامی علاقه دارید بهتر است نام هایی که هرگز قدیمی نمی‌شود را انتخاب کنید. در این بخش از مقاله اسم پسر امامی به ترتیب حروف الفبا را نام برده ایم.

اباذر: نام یکی از صحابه پیامبر

احد: یکتا و یگانه

احیا: زندگی

اسد: شیر درنده

انصار: یاری دهندگان

اسامه: دلیر و شجاع

ابراهیم: پدر عالی

احسان: نیکی

احسان الله: بخشش خدا

اخلاص: خلوص نیت

ادریس: نام یکی از پیامبران در قرآن

ارمیا: نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل

اسحاق: نام پسر حضرت ابراهیم

اسرافیل: درخشیدن مانند آتش

اکرام: بزرگداشت

انتصار: یاری دادن

ابوالحسن: پدر حسن

ابوالحسین: پدر حسین

ابوالعباس: کینه شیر

ابوالعلا: کینه پرستو

ابوالفتح: پدر فتح

ابوالفضل: پدر فضل

ابوالقاسم: کینه پیامبر

ابوتراب: پدر خاک

ابوذر: یکی از مشهورترین صحابه پیامبر

ابوطالب: پدر طالب، عمو

ابو مسلم: نام رهبر سیاه جامگان

اثیر الدین: شریف و کریم

احمد: ستوده ترین

احمد حسین: نام مرکب احمد و حسین

احمدرضا: فردی که به اوصاف خشنودی و ستوده متصف است

احمد علی: نام مرکب

اختیار الدین: آن که دین او را انتخاب کرده است

اسدالله: شیر خدا

اسلام: تسلیم شدن

اسماعیل: پیامبر بنی اسرائیل

اشرس: مرد دلیر

اشرف الدین: شریف تر در دین

اصغر: کوچک تر

اصیل الدین: اصالت در دین

افتخار الدین: موجب افتخار دین

افضل الدین: برترین در دین

اکبر: بزرگتر

الله داد: داده خدا

الله‌نظر: کسی که نظر کرده خدا است

الله یار: دوست خدا

الیا: نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل

الیاس: نام پیغمبری از یهود

امان الله: در پناه خدا

امر الله: فرمان خدا

امیر: فرمانروا

امین: امانتدار

ایوب: برگشت به سوی خدا

ایلیا: خداوند خدای من است

ایمان: اعتقاد به وجود خدا

آباذر: صورت دیگر ابراهیم

آبراهام: ابراهیم، پدر جماعت بسیار

آدم: نخستین بشری که خدا آفرید

آرمیا: بزرگ داشته شده

آزر: نام پدر ابراهیم خلیل

آزران: نام پدر یا عموی حضرت ابراهیم

آلیا: الیاس

آمین: اجابت کن

آیت: آیه، نشانه

اسم پسر امامی با (ب)

بشار: بشارت دهنده

بشیر: مژده آور

بصیر: بینا

بنیامین: پسر دست راست من

باسط: بسط دهنده

باقر: گشاینده

اسم پسر امامی با (ت)

تمیم: استوار

تارخ: تنبل

تقی: پرهیزکار

توحید: یگانه دانستن خدا

اسم پسر امامی با (ث)

ثار لله: خون خدا

ثامن: امام هشتم شیعیان

ثناءالله: ثنای خدا

اسم پسر امامی با (ج)

جابر: ستمگر

جبار: دارای سلطه و قدرت

جبریل: مرد خدا

جعفر: جوی بزرگ

جلال: بزرگی

جلال الدین: شکوه و جلال دین

جلیل: بلند مرتبه

جمال الدین: زیبایی دین

جواد: بخشنده

اسم پسر امامی با (چ)

چراغعلی: روشنایی که از علی می‌تابد

اسم پسر امامی با (ح)

حسیب: دارای فضل و کمال

حنیف: پاک و درست

حسام الدین: شمشیر دین

حکمت: خردمندی

حامد: سپاسگذار

حبیب الله: دوست و یار خدا

حسن: نیکو

حسن رضا: نام مرکب

حسین: خوب و نیکو

حمزه: شیر

حمید: ستوده

حنان: بخشاینده

حیدر: شیر، اسد

حیدرعلی: نام مرکب

اسم پسر امامی با (خ)

خداداد: عطا شده از سوی خدا

خضر: نام یکی از پیامبران که طبق روایات به آب حیات دست یافت. و از آن نوشید، در نهایت عمر جاودان پیدا کرد.

خلیل: دوست یکدل

خیر الله: نیکی خداوند

اسم پسر امامی با (د)

دانیال: قصاوت خدا

داوود: محبوب

اسم پسر امامی با (ذ)

ذبیح: قربانی و ذبح شده

ذاکر: آنکه خدا را ستایش می‌کند

ذوالفقار: صاحب فقرات

اسم پسر امامی با (ر)

رسول: قاصد، پیغمبر

رشاد: راه راست بودن

راشد: دیندار

رافع: از میان برنده

ربیع: بهار، فصل اول سال

رحمان: مهربان

رحمت: دلسوز و مهربان

رحیم: بسیار مهربان

رضا: راضی، خشنود

روح الله: روح خدا

زبید: از خویشاوندان پیامبر

زهیر: درخت پر شکوفه

زاهد: پارسا و پرهیزکار

زکریا: نام پیامبر بنی اسرائیل

زینال: زینت دین

اسم پسر با (س)

ستار: پوشنده

سجاد: سجده کننده

سدیف: نام چند تن از صحابه

سلمان: سالم و مبرا

ساجد: سجده کننده

سبحان: پاک

سعید: مبارک، سعادتمند

سلیمان: پر از سلامتی

اسم پسر با (ش)

شاکر: شکر کننده

شعبان: شفاعت کننده

شکور: شکر کننده

اسم پسر با (ص)

صدیق: بنده خاص خدا

صابر: صبور

صادق: راستگو

صالح: درستکار

صفا: صمیمیت

صمد: آنکه دیگران به او نیازمند هستند

اسم پسر با (ض)

ضحا: آفتاب، خورشید

اسم پسر با (ط)

طهورا: تطهیر کننده

طاها: نام سوره قرآنی

طاهر: پاک و پاکیزه

اسم پسر با (ظ)

ظهیر الدین: یاور

اسم پسر با (ع)

عابد: عبادت کننده

عادل: با انصاف

عارف: دانا، آگاه

عباد: بندگان

عباس: اخمو و خموش

عبدالرحیم: بنده پروردگار

عدن: بهشت زمینی

عدنان: نام یکی از اجداد پیامبر

عرشیا: آسمانی و ملکوتی

عرفان: معرفت

عزیز: محبوب، محترم

علی: بلند مرتبه

عمران: نام پدر حضرت موسی

عیسا: نجات دهنده

عیسی: نجات دهنده

اسم پسر با (غ)

غدیر: آبگیر بین مکه و مدینه

غفور: بخشاینده

غاثر: نام پسر ارم نوه نوح

غلام: ارادتمند

اسم پسر با (ف)

فایض: فایده بخش

فتاح: گشاینده

فتح الله: پیروزی خدا

فتحعلی: پیروزی بلند مرتبه

فرقان: جدا کننده حق و باطل

فرید: یکتا

اسم پسر با (ق)

قهار: نیرومند

قائم: ایستاده

قدیر: توانا و قادر

قنبر: قائم به ذات

اسم پسر با (ک)

کاظم: بردبار و فر برنده خشم

کریم: بخشنده

کمیل: نام پسر زیاد از یاران علی

اسم پسر با (ل)

لطف الله: مهربانی

لطیف: نرم و خوشایند

لقمان: نام سوره ای در قرآن

اسم پسر با (م)

مجید: گرامی، قدر و مرتبه عالی

مجیب: جواب دهنده، پاسخگو

مجیر: پناه دهنده

منعم: ثروتمند

مهند: شمشیر هندی

ماجد: بزرگوار، مجد و بزرگی

ماشاالله: آنچه خداوند بخواهد

مالک: دارنده و صاحب اختیار

ماهد: گسترنده

مبین: پختگی، خردمندی و وقار

مجتبی: برگزیده، انتخاب شده

محراب: عبادتگاه، قبله

محسن: نیکوکار

محمد: ستوده

موحد: یکتا پرست

موسی: از آب کشیده

مهدی: هدایت شده

میثم: پای و سپل شتر که محکم به زمین کوبیده شده

میعاد: وعده گاه

میکائیل: مقرب، نام فرشته روزی ها

اسم پسر با (ن)

نبی: پیامبر خدا

نجیب: شریف

نصیر: نام یکی از دانشمندان

نظام: مجموعه قوانین

نعمان: پادشاه حیره

نعیم: نعمت، نرم و لطیف

نقی: پاکیزه، برگزیده

نوح: راحت، نام پیامبر و سوره در قرآن

نورالله: نور و روشنایی

اسم پسر با (و)

واجد: دارنده

واحد: یگانه

واصف: کافی

واهب: عطا کننده

وحید: یگانه و یکتا

اسم پسر با (ه)

هابیل: نفس و بخار

هادان: نام پدر ساوه همسر ابراهیم

هادی: هدایت کننده

هاران: کوه نشین

هارون: کوه نشین

هاشم: شکننده

هود: نام سوره قرآنی

اسم پسر با (ی)

یار علی: یار و یاور علی

یار محمد: یار و یاور محمد

یاسان: نام یکی از پیامبران باستانی ایران

یاسر: آسان

یاسین: نام سوره قرآنی

یحیی: تعمید دهنده

یدالله: دست خداوند

یزدان: خداوند، ایزد

یزدانیار: آن که خداوند یار و یاور اوست

یعقوب: آنکه پاشنه را می‌کیرد

یوحنا: انعام توفیقی خداوند

یوسف: خواهد افزود

یوشع: خداوند نجات است

یونا: خداوند می‌دهد

یونس: کبوتر

یهودا: حمد

اسم پسر خارجی به ترتیب حروف الفبا

اسم پسر خارجی امروزه بیشتر شنیده می‌شود. برخی اسامی هستند که معانی بسیار زیبای دارند. در این بخش از مقاله اسم پسر خارجی همراه با معنی نام برده ایم.

اسم پسر با (الف)

آدریان: نام یکی از امپراتوران روم

آدریانوس: نام یکی از امپراتوران روم

آراشید: پسته زمینی

آرژانچ: نقره

آریسته: نامی یونانی

آنیسا: همانند عشق

ارسطو: حکیم یونانی

ارمیس: هرمس

افلاطون: فیلسوف یونانی

ایلیاد: نام منظومه حماسی یونان قدیم

اسم پسر با (پ)

پارسیس: شکل یونانی پارسی

پریام: آخرین پادشاه تروا که به دست یونانی ها افتاد

اسم پسر با (ت)

توما: همراه

اسم پسر با (ج)

جالینوس: نام یونانی

جرجیس: نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل

اسم پسر با (خ)

خاروس: نام فرمانده اسکندر مقدونی

اسم پسر با (د)

دنیس: نام یکی از پادشاهان یونان

دیان: دیانا

اسم پسر با (س)

سابین: سرو کوهی

ساردین: نوعی ماهی شبیه به شاه ماهی

ساشا: نام اصیل یونانی

سردین: نوعی ماهی شبیه به شاه ماهی

سیروس: شکل فرانسوی کوروش

اسم پسر با (ک)

کارانوس: سردار سپاه اسکندر مقدونی

اسم پسر با (م)

میکسا: کودکی که نشان از بزرگان دارد

مینوس: نام پادشاه کرت پسر زئوس

اسم پسر با (و)

واران: نام مورخ یونانی

ویکتور: پیروز شدن

اسم پسر با (ه)

هامان: مشهور

هرمان: نام پادشاه یونانی

هرمس: نام پسر زئوس و مایا

کلام آخر

اسم پسر باید به گونه ای باشد که در آینده مورد تمسخر اجتماع قرار نگیرد. بسیار افرادی هستند که به دلیل نام نا پسند خود به دنبال تغویض نام هستند. برای پیشگری از این اتفاق از روانشناسان در رابطه با انتخاب نام پسر کمک بگیرید. مرکز مشاوره ذهن نو به صورت حضوری، آنلاین و تلفنی به مراجعان خدمات ارائه می‎دهد. برای‌کسب اطلاعات بیشتر با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه اسم پسر و انتخاب اسم پسر خود می‌توانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *